Coco Before Chanel



  1. زنی که موهاش رو کوتاه میکنه تصمیم گرفته تو زندگیش تغییر بوجود بیاره!

    Coco Before Chanel
    Directed by Anne Fontaine

دو دنیا - گلی ترقی



  1. بعضی زخم ها هستند که جوش نمیخورند. مزمن میشوند و با گذشت زمان عمیق تر میشوند.

    دو دنیا - گلی ترقی

    + بخش هائی از کتاب
    http://reihan.persianblog.ir/

دیالکتیک تنهایی - خشایار دیهیمی



  1. زیستن یعنی جدا شدن از آن چه بودیم برای رسیدن به آن چه در آینده ی مرموز خواهیم بود.

    دیالکتیک تنهایی - خشایار دیهیمی

چند کیلو خرما برای مراسم تدفین - سامان سالور



  1. صدری (محسن تنابنده):
    فکر نمی‌کردم حرف‌ زدن با یه زن این قدر... این قدر سخت باشه، یه چیزی رو دلم مونده می‌خوام بهت بگم. حقیقتش من، من یه بار دیگه هم دلم پیش یکی گیر کرد. هیچ وقت روش رو ندیدم، همیشه صورتش تو چادر پوشیده بود، آخر معرکه میامد می‌گفت: پهلوون، نفس‌ات حقه! من، من عاشق صداش بودم. از وقتی پیداش شد دیگه کار من کار نشد، تمام هوش و حواسم به اون بود تا زد و یه روز زیر بار ماشین دستم لرزید، نتونستم نگهش دارم. همه هرهر زدن زیر خنده. دیگه از فرداش ندیدمش. یعنی دیگه نیامد.
    حالا می‌فهمم زورم، زورم به همه چی می‌رسه، الا دلم!

    چند کیلو خرما برای مراسم تدفین - سامان سالور

مهدی اخوان ثالث



  1. ما چون دو دریچه روبروی هم
    آگاه ز هر بگو مگوی هم
    هر روز سلام و پرسش و خنده
    هر روز قرار روز آینده

    عمر آیینه بهشت اما آه
    بیش از شب و روز تیر و دی کوتاه

    اکنون دل من شکسته و خسته ست
    زیرا یکی از دریچه ها بسته ست
    نه مهر فسون نه ماه جادو کرد
    نفرین به سفر که هرچه کرد او کرد

    مهدی اخوان ثالث

سيد علي صالحي



  1. همگان به جست‌ و جوي خانه مي‌ گردند
    من کوچه‌ ي خلوتي را مي‌ خواهم
    بي‌ انتها براي رفتن
    بي‌ واژه براي سرودن
    و آسماني براي پرواز کردن
    عاشقانه اوج گرفتن
    رها شدن

    سيد علي صالحي

یک عاشقانه ی آرام - نادر ابراهیمی



  1. جام بلور، تنها يک بار می شکند. می توان شکسته اش را،تکه هايش را نگه داشت، اما یاد، انسان را بیمار می کند...

    یک عاشقانه ی آرام - نادر ابراهیمی

سید علی صالحی



  1. ری‌را ...! 
    به کوری چشمِ کلاغ 
    عقاب‌ها هرگز نمی‌میرند! 

    سید علی صالحی

    + وبلاگ کافی(کتاب)شعر
    http://kafiketabp.blogfa.com/

فریدون مشیری



  1. من ٬ در آن لحظه ٬ که چشم تو به من می نگرد
    برگ خشکیده ایمان را
    در پنجه باد
    رقص شیطانی خواهش را
    در آتش سبز
    نور پنهانی بخشش را
    در چشمه مهر
    اهتزاز ابدیت را می بینم
    بیش از این ٬ سوی نگاهت ٬ نتوانم نگریست
    اهتزاز ابدیت را
    یارای تماشایم نیست
    کاش می گفتی چیست
    آنچه از چشم تو ٬ تا عمق وجودم جاری ست...!

    فریدون مشیری

دون ژوان - میلان کوندرا



  1. ﭼﻘﺪﺭ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻨﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ٬ ﺁﺩﻣﻬﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺷﺒﯿﻪ ﺣﺮﻓﻬﺎﯾﺸﺎﻥ ﻫﺴﺘﻨﺪ.

    دون ژوان - میلان کوندرا

فرانتس کافکا - یادداشت ها



  1. باید مقدار زیادی تنها باشم. آنچه را آفریده ام فقط حاصل تنهایی است.

    فرانتس کافکا - یادداشت ها

عقاید یک دلقک - هانریش بل



  1. ین واقعیت که منتقدان خود قابل انتقاد هستند چیز زیاد بدی نیست ، عیب آن است که آن ها به برنامه ی خود به دید انتقادی نگاه نمی کنند و خود را عاری از نقص و اشکال می بینند و این خیلی ناخوشایند است."

    عقاید یک دلقک - هانریش بل

توقف در مرگ - ژوزه ساراماگو.



  1. زندگی همین است دیگر… انسان انتظار کسی را می‌کشد که هرگز نخواهد آمد. 

    توقف در مرگ - ژوزه ساراماگو.

مجموعه شعر گرگ ها و لاجورد-فرغ رخشا



  1. پوستم ادامه شب بود
    کاتبان نوشته بودند
    نام را در صندوق مهر و موم سکوت
    و شب کلمه بود
    که رود روزها و شبان 
    به شب می ریخت
    پلنگ زخمی
    راه را تا چشمه های شب آمده بود
    پنجه هاش خونی
    از تقلایی سخت
    و تصویر اندامش بر شب ها و روزهای رفته بر شب ها و روزهایی که می آیند نقش بسته بود
    در سطح، لکه ها شکل می گرفت
    شبیه سکوت، شبیه پلنگ، شبیه شب
    با آن که شب بود
    لکه ها کبود 
    و التهاب ماه 
    فرو می ریخت به شب 
    وفرو می رفت در پوست
    و شب پلنگ بود
    زخمی از تقلایی خونین
    *
    (مجموعه شعر گرگ ها و لاجورد-فرغ رخشا-نشر بوتیمار)

وودی آلن- رز ارغوانی قاهره



  1. ببین من تو رو دوست دارم. می دونم که این فقط توی فیلما اتفاق می افته، اما واقعا دوستت دارم.

    وودی آلن- رز ارغوانی قاهره

فروغ فرخزاد



  1. شهامت می خواهد سرد باشی
    اما گرم لبخند بزنی

    فروغ فرخزاد

ناظم حکمت



  1. آنقدر بر شيشه هاي بخار گرفته شهر
    حرف اول نام تو را نوشته ام
    ديگر مردم شهر مي دانند
    نام زيباي تو با کدام حرف شروع مي شود...

    ناظم حکمت

شب یک ، شب دو-بهمن فرسی



  1. دیگر نمی خواهم کسی به من عادت کند. من به کسی عادت کنم. یک روز باید جدا شد. باید تنها ماند. باید شکست. اما در این شکستگی تنها، فقط به تو فکر می کنم. من از اعتیاد تو خلاص نشدم. شاید خودم را پیدا کردم.

    شب یک ، شب دو-بهمن فرسی

در ارتش فرعون - توبياس وولف



  1. گاهي نفرت بدون هيچ دليل مشخصي به حياتش ادامه مي دهد.

    در ارتش فرعون - توبياس وولف

مرگ بازی - پدرام رضایی زاده



  1. چیزی در فضای اتاق هست که آزارم می دهد، اما نمی دانم چیست. دل تنگی را نمی شود با بطری های شیشه ای و قوطی های فلزی پاک کرد؛ مثل خیلی چیزهای دیگر. دوباره خاطره ی کسی را به یاد آورده ای که تازه به نبودنش عادت کرده ای؛ و باز آینده ات پر از نبودن کسی در گذشته می شود و آن وقت تو می مانی و جا سیگاری کوچکی که پر است از ته سیگارهای مچاله، که زمانی فقط یک سیگار بوده اند و حالا قرار است بگویند که این جا اتفاقی افتاده است.

    مرگ بازی - پدرام رضایی زاده

عروسک ساز - مریم صابری



  1. می گویم « هیچی »
    هیچی، مثل همیشه یعنی باز بپرس. یعنی نزدیک تر شو. یعنی مهربان تر باش.

    عروسک ساز - مریم صابری

زن ها - چارلز بوکوفسکی



  1. اثر انگشت ما، از قلب هائی که لمسشان کرده ایم هیچوقت پاک نمی شود.

    زن ها - چارلز بوکوفسکی

شپی - سامرست موام



  1. تو بايد عقايد مردها را تحمل كني. تجربه به من ثابت كرده كه اونا به هيچ چيزي عقيده ندارن ولي نبايد بفهمن كه تو اينو مي دوني.

    شپی - سامرست موام

افشین صالحی



  1. گاهی وقت‌ها دلت می‌خواهد با یکی مهربان باشی، دوستش بداری و برایش چای بریزی.
    گاهی وقت‌ها، دلت می‌خواهد یکی را صدا کنی، بگویی سلام، می آیی قدم بزنیم؟!
    گاهی وقت‌ها دلت می‌خواهد یکی را ببینی، شب بروی خانه بنشینی، فکر کنی و کمی برایش بنویسی.
    گاهی وقت‌ها، آدم چه چیزهایِ ساده‌ای را ندارد!

    افشین صالحی

فاضل نظری



  1. دشت خشکید و زمین سوخت و باران نگرفت
    زندگی بعد تو بر هیچ‌کس آسان نگرفت 

    چشمم افتاد به چشم تو ولی خیره نماند
    شعله‌ای بود که لرزید، ولی جان نگرفت

    دل به هرکس که رسیدیم سپردیم ولی
    قصه‌ی عاشقی ما سر و سامان نگرفت

    تاج سر دادمش و سیم و زر، اما از من
    عشق جز عمر گرانمایه به تاوان نگرفت

    مثل نوری که به سوی ابدیت جاریست
    قصه‌ای با تو شد آغاز که پایان نگرفت ..

    فاضل نظری

رضا قاسمی - همنوایی شبانه ارکستر چوب‌ها



  1. می‌گویند فراموشی دفاعِ طبیعی بدن است در برابر رنج! می‌گویند دردی که نوزاد، هنگام عبور از آن دریـچه‌ی تنگ متحمل می‌شود، چنان شـدید است که کـودک، ترجـیح می‌دهد رنجِ زاده شـدن را برای همــیشه از یاد ببرد...!

    رضا قاسمی - همنوایی شبانه ارکستر چوب‌ها

صدف درخشان



  1. روزنامه ها
    از جدایی خبر می دهند
    وقتی که علف های هرزه ی شهر
    فاضلاب ها را
    در آغوش می گیرند
    و دور از چشم عابران
    همدیگر را می بوسند.
    این روزها تیترها هم دروغ می گویند.

    صدف درخشان