مجموعه شعر گرگ ها و لاجورد-فرغ رخشا
- پوستم ادامه شب بود
کاتبان نوشته بودند
نام را در صندوق مهر و موم سکوت
و شب کلمه بود
که رود روزها و شبان
به شب می ریخت
پلنگ زخمی
راه را تا چشمه های شب آمده بود
پنجه هاش خونی
از تقلایی سخت
و تصویر اندامش بر شب ها و روزهای رفته بر شب ها و روزهایی که می آیند نقش بسته بود
در سطح، لکه ها شکل می گرفت
شبیه سکوت، شبیه پلنگ، شبیه شب
با آن که شب بود
لکه ها کبود
و التهاب ماه
فرو می ریخت به شب
وفرو می رفت در پوست
و شب پلنگ بود
زخمی از تقلایی خونین
*
(مجموعه شعر گرگ ها و لاجورد-فرغ رخشا-نشر بوتیمار)
+ نوشته شده در شنبه چهاردهم دی ۱۳۹۲ ساعت 9:24 توسط مریم
|