سید علی صالحی

روزِ اولی که شب هنوز
هوای اين همه ترس و تاريکی نداشتخيلیها میگفتند
ديگر کارِ چراغ و ستاره تمام است،
اما ديدی آرام
... آرام آرام دلمان به بیکسی
صدايمان به سکوت وُ
چشمهايمان به تاريکی عادت کردند!
حالا هنوز هم میشود
در تاريکی راه افتاد وُ
از همهمهی هوا فهميد
که رودی بزرگ
نزديکِ همين تشنگیهای ما میگذرد.
سید علی صالحی
+ نوشته شده در دوشنبه بیست و دوم خرداد ۱۳۹۱ ساعت 8:20 توسط مریم
|
کافی کتاب