«- کمربندت را نمیبندی؟

- نه.

- چرا کمربند نمیبندی؟

جواب دادم:

- ترس از جاهای تنگ.

و پیش از آن که زن برادرم شروع کند به قصه گفتن درباره مرگ بر اثر قطع نخاع و پیوند اعضا اضافه کردم:

- می‌خواهم کمی بخوابم. درب و داغان هستم.

برادرم لبخند زد.

- مگر تازه از خواب بیدار نشده ای؟

خمیازه کشان گفتم:

- خوب خوابم نبرد.

البته راست نمی‌گفتم. چند ساعتی خوابیده بودم. اما می‌خواستم لج زن برادرم را در بیاورم. البته لجش هم در نیامد. آن چه در زن برادرم دوست دارم این است که هرگز کم نمیآورد…(از متن کتاب»

راوی داستان «گریز دلپذیر» لحن شوخ وشنگی دارد، او صادقانه عواطفش را با ما در میان میگذارد و ما را بی‌واسطه در داستان خود شریک می‌کند. سفری خوش خیال و رنگارنگ از خاطرات کودکی و بغضها و شیرین‌کاری‌ها و دلتنگی‌ها.چهار خواهر و برادر که فرصتی اندک دارند تا بعد از مدتها در کنار هم باشند. خنده‌ها و خاطرات و نصحیت‌ها،دلتنگی‌ها و یادها و بغض‌ها.

«حرف زدیم، حرف‌ها زدیم، همان حرف‌های ده سال پیش، پانزده یا بیست سال پیش، یعنی کتاب‌هایی که خوانده بودیم، فیلم‌هایی که دیده بودیم،آهنگ‌هایی که گوش کرده بودیم، سایت‌هایی که کشف کرده بودیم…روی علف‌ها دراز شدیم، انواع و اقسام حشرات ریز هجوم آوردند و نیشمان زدند، به ریش خود خندیدیم. از آن خنده‌های جنون آسا و داغی آفتاب تن‌مان را سوزاند…(از متن کتاب)»

الهام دارچینیان در مقدمه کتاب می‌گوید:«سبکش بسیار روان،تازه، بی طمطراق، سلیس و سهل است، سبکی که ازهمان ابتدا اثر گذار است. منتقد مجله‌ی ادبی «ماریان»، سبک گاوالدا را این گونه ارزیابی می‌کند:«نقطه‌ی قوت آنا گاوالدا در این است که همان‌گونه که آدمی سخن می‌گوید، می‌نویسد و این ویژگی کیفیت کار را تضمین می‌کند…کلام مکتوب از کلام شفاهی پیشی نمی‌گیرد، از آن عقب نمی‌ماند، آن را دو چندان نمی‌نمایاند،بلکه به سادگی جایگزین آن می‌شود.» خودش می‌گوید:به جمله‌های روان و سلیس بسیار علاقه‌مندم، به این که هیچ چیز مانع روانی نوشته نشود…می‌خوانم، دوباره می‌خوانم،اضافه می‌کنم، کم می‌کنم، تا متن آشوب برانگیز شود.وسواس عجیبی به این کار دارم…»

«…زندگی هنوز چند مرخصی برایمان اندوخته بود؟ و نیز چند تا دماغ سوخته؟ چند تا دلخوشی کوچک؟ کی همدیگر را از دست میدادیم و رشته ها چگونه می‌گسستند؟…(از متن کتاب)»

«آنا گاوالدا متولد ۱۹۷۰ و فرانسوی است. او اولین مجموعه داستانش را به نام «دوست دارم کسی جایی منتظرم باشد»(با ترجمه الهام دارچینیان – نشر قطره) در سال ۱۹۹۹ نوشت که به موفقیت چشمگیری رسید و به زبان های مختلف ترجمه شد و توانست جایزه «گراند پریکس ار تی ال لایر*» را ازآن خودش کند.وی اولین رمان خودش را به نام «من او را دوست داشتم»(ترجمه الهام دارچینیان) در سال ۲۰۰۲ در فرانسه به چاپ رساند که در سال بعد به زبان انگلیسی ترجمه شد.رمان «گریز دلپذیر»(ترجمه الهام دارچینیان – نشر قطره) اخرین رمانی است که از او در ایران ترجمه شده است.

«…چیزی شبیه یک روز مرخصی اضافی حین خدمت، کمی مهلت، فاصله‌ی بین دو پرانتز، یک لحظه لطافت.چند ساعتی که از دیگران ربوده بودیم…»

گریزدلپذیر-آنا گاوالدا – الهام دارچینیان – نشر قطره – قیمت۳۵۰۰ تومان