نجواهای شبانه – ناتالیا گینزبورگ
- حس می کرد در نگاهش محو می شود و احساس ناراحتی می کرد. دلش می خواست فرار کند و هم زمان تا ابد آن جا بماند.
نجواهای شبانه – ناتالیا گینزبورگ
+ نوشته شده در شنبه دوازدهم بهمن ۱۳۹۲ ساعت 9:15 توسط مریم
|
کافی کتاب
دو خط چایی، یک فنجان خاطره
کافی کتاب...
یکی کلمه می نویسد
یکی جمله هارا می بلعد
و من خط به خط تو را می بویم .
ای لیا
پیوندهای روزانه
نوشته‌های پیشین
- اردیبهشت ۱۴۰۱
- فروردین ۱۴۰۱
- فروردین ۱۴۰۰
- مهر ۱۳۹۹
- شهریور ۱۳۹۹
- آبان ۱۳۹۸
- دی ۱۳۹۷
- فروردین ۱۳۹۷
- بهمن ۱۳۹۶
- دی ۱۳۹۶
- آذر ۱۳۹۶
- آبان ۱۳۹۶
- مهر ۱۳۹۶
- مرداد ۱۳۹۶
- تیر ۱۳۹۶
- خرداد ۱۳۹۶
- فروردین ۱۳۹۶
- اسفند ۱۳۹۵
- بهمن ۱۳۹۵
- دی ۱۳۹۵
- آذر ۱۳۹۵
- آبان ۱۳۹۵
- مهر ۱۳۹۵
- شهریور ۱۳۹۵
- اسفند ۱۳۹۴
- بهمن ۱۳۹۴
- بهمن ۱۳۹۲
- دی ۱۳۹۲
- آذر ۱۳۹۲
- آبان ۱۳۹۲
- مهر ۱۳۹۲
- شهریور ۱۳۹۲
- مرداد ۱۳۹۲
- تیر ۱۳۹۲
- خرداد ۱۳۹۲
- اردیبهشت ۱۳۹۲
- آرشيو
آرشیو موضوعی
- سهراب سپهری
- احمد شاملو
- محمود دولت آبادی
- نادر ابراهیمی
- شمس لنگرودی
- سید علی صالحی
- احمدرضا احمدی
- شهریار
- نیما یوشیج
- قیصر امین پور
- فروغ فرخزاد
- حسین پناهی
- گروس عبدالملکیان
- حسین منزوی
- هوشنگ ابتهاج
- شفیعی کدکنی
- فریدون مشیری
- اخوان ثالث
- صادق هدايت
- بیژن جلالی
- بیژن نجدی
- عباس معروفی
- سیمین دانشور
- دکتر علی شریعتی
- نيچه
- برتراند راسل
- شوپنهاور
- آلبر کامو
- ژان پل سارتر
- ساموئل بکت
- وودی آلن
- ارنست همینگوی
- جروم دی سالینجر
- کورت وانگات
- چارلز بوکوفسکی
- رومن گاری
- میلان کوندرا
- گوته
- جبران خلیل جبران
- کریستین بوبن
- گابریل گارسیا مارکز
- شاعران و نویسندگان کلاسیک
- دیگر شاعران و نویسندگان
- چهل نامه کوتاه به همسرم - نادر ابراهیمی
- ماهی سیاه کوچولو - صمد بهرنگی
- شازده کوچولو - آنتوان دوسنت اگزوپری
- الدوز و كلاغها - صمد بهرنگی
- عمومی
- جملات کوتاه
- برشی از کتاب / معرفی کتاب
- فیلم / دیالوگ
- عکس - کافی نگاتیو
- ای لیا
- KafiKetab Quote