سید علی صالحی
- باران میآمد
مردمان در خوابِ خانه
از آبِ رفته به جوی ... سخن میگفتند،
همهمهی یک عده آدمی در کوچه نمیگذاشت
لالاییِ آرامِ آسمان را آسوده بشنوم ...
اصلا بگذار این ترانه
همین حوالیِ بوسه تمام شود!
من خستهام
میخواهم به عطرِ تشنهی گیسو و گریه نزدیکتر شوم،
کاری اگر نداری ... برو!
ورنه نزدیکتر بیا
میخواهم ببوسمت.
...
سید علی صالحی
+ وبلاگ کافی(کتاب)شعر
http://kafiketabp.blogfa.com/
+ نوشته شده در چهارشنبه بیست و سوم مرداد ۱۳۹۲ ساعت 11:32 توسط مریم
|