1. لحظاتی وجود دارد که من همچون تشنه‌ای که خواهان آب خنک است، مرگ را آرزو می‌کنم. حتی یکبار هم آن را آزمایش کردم. با تپانچه پدرم. تازه از جنگ برگشته بودم. تپانچه را به شقیقه‌ام گذاشتم، ماشه را کشیدم.

    بنگ. اسلحه خالی بود.

    پنه لوپه به جنگ می رود - اوریانا فالاچی