عباس معروفی
کافی کتاب شعر
ببین!
تو جاودانه شدی
این قلب برای تو می تپد
این دست ها تنت را
به حافظه ی جانش سپرده
این نگاه رد آمدنت را
از ته خیابان می گیرد هر روز
این قلم برای تو
می چرخد هنوز
در دلم شاعری
همچو شمع شعله می کشد
پروانه ی نارنجی من!
هر قطره که می چکم
یک شعر به دامنت می افتد
بزن به موهات
و راه بیفت
می خواهم آمدنت را
قاب کنم.
عباس معروفی
+ وبلاگ کافی(کتاب)شعر
http://kafiketabp.blogfa.com/
+ نوشته شده در چهارشنبه هفتم فروردین ۱۳۹۲ ساعت 13:52 توسط مریم
|