آنا گاوالدا
- كتاب من، داستان هایی را روایت میكند كه هر زن خانه داری وقتی بچه هایش راهی مدرسه شدند، خیلی زود در را میبندد و پشت میز آشپزخانه یا روی كاناپه یی لم میدهد و آن را با لذت میخواند و این برای من از همه چیز بهتر است. برای اینكه این روزها در رخوت زندگی روزمره آدم ها بیش از همه نیازمند یك رفیق هستند، نیازمند كسی كه حرف شان را بفهمد و این زنان هستند كه حرف من را میفهمند.من در جست وجوی چیز دیگری هستم و آن را پیدا كرده ام: خواننده من همان زنی است كه همسرش پس از یك روز كاری به خانه میآید و هنوز بوی عطر زنانه از روی كتش نرفته است، اما او مجبور است كه به خاطر بچه هایش لبخندی حواله همسرش كند و این حس دردناك احمقانه ممكن است گریبان هر یك از ما را در لحظه هایی بگیرد و چه خوب كه زنی میبیند كه او تنها نیست. من خودم را رفیق روزهای خیانت و سرخوردگی میدانم.
آنا گاوالدا
+ نوشته شده در شنبه هجدهم شهریور ۱۳۹۱ ساعت 10:49 توسط مریم
|