مادام بوواری - گوستاوفلوبر
- واقعا چه چیزی بهتر از اینکه شب، درحالیکه باد به شیشه ها می کوبد و چراغ هم روشن است آدم کنار اتش بنشیند و کتابی بخواند.
آدم هیچ دغدغه ای ندارد، ساعتها می گذرد. بی حرکت در سرزمین هایی که جلوی چشمت ظاهر می شوند میگردی، فکرت با خیال آکنده می شود و ماجراها را دنبال می کنی یا حتی وارد جزئیاتشان می شوی. فکرت با ماجراها هم یکی می شود، انگار تویی که لباس آنها را به تن داری.
مادام بوواری - گوستاوفلوبر
+ نوشته شده در پنجشنبه نهم شهریور ۱۳۹۱ ساعت 12:17 توسط مریم
|