13 -  احمد شاملو / بهار آمد ، نبود اما حیاتی


بهار آمد ، نبود اما حیاتی

درین ویران سرای محنت آور

بهار آمد ، دریغا از نشاطی

که شمع افروزد و بگشایدش در !


 احمد شاملو


12 - ساربان سرگردان - سیمین دانشور

این مرگ چیست که حضورش آدم را به مرور زندگیش وا می دارد ؟ انگار زندگی در پیش چشمهایش رژه می

 رود  و آدم از خودش می پرسد : من در این زندگی چه کرده ام ؟ نمی پرسد چه خواهم کرد ؟ چرا که نمی

 داند  کی  نوبت او می رسد ؟...


ساربان سرگردان - سیمین دانشور

(طرح از بزرگمهر حسین‌پور)


11 - برتراند راسل


اگر عقیده مخالف شما را عصبانی می کند، نشان آن است که نا خود آگاه می دانید دلیل مناسبی برای

 دفاع ازآنچه فکر می کنید، ندارید!


برتراند راسل



10 - عباس معروفی  



من فکر می‌کنم

جاذبه‌ی تو از خاک نبوده

از آسمان بوده

از سیب نبوده

از دست‌‌هات بوده

از خنده‌هات

موهات

و نگاه برهنه‌ات

که بر تنم می‌ریخت.

 

عباس معروفی

9 -ناتور دشت - جروم دی سالینجر (J. D. Salinger)

تفاوت میان یک انسان بی‌ تجربه و انسانی مجرب در این است که اولی به هر بهانه خواهان مرگی

 شرافت مندانه  است، در حالی‌ که دومی به خاطر هر چیزی به فروتنی زندگی را دوست دارد.


ناتور دشت - جروم دی سالینجر (J. D. Salinger)


8 - قیصر امین پور



ما در عصر احتمال به سر می بریم...

در عصر شک و شاید...

در عصر پیش بینی وضع هوا...

از هر طرف که باد بیاید...

در عصر قاطعیت تردید...

عصر جدید...

عصری که هیچ اصلی جز اصل احتمال، یقینی نیست...

اما من بی نام تو... 

حتی یک لحظه احتمال ندارم...

چشمان تو عین الیقین من...قطعیت نگاه تو ...

دین من است....

من از تو ناگزیرم...

من بی نام نا گزیر تو می میرم...


قیصر امین پور 

7 - انسان تك ساحتی  - هربرت مارکوزه

هرگونه آزادی نخست مستلزم شناخت انواع بردگی است حال آنکه امروزه بخاطر

 تامین نیازهای روزمره که شاید مهمتر از اندیشیدن درباره آزادی و بردگی به

 نظر می رسد با یادآوری این مسائل خود را ناراحت نمی کنند این طرز فکر بزرگترین

 اشتباه است زیرا تاریخ پیوسته

 درکار دگرگون ساختن شرایط و مقتضیات جوامع بشری است تنها هدف ارزنده تاریخ

 جانشین ساختن نیازهای صحیح به جای غلط در یک جامعه است. به وجود آوردن

 شرایط تاریخی در صورتی میسر است که شیوه تامین بازدارنده نیازها بدانگونه که

 در جامعه های امروز متداول است متروک گردد ویژگی جامعه های

 صنعتی پیشرفته در سرکوبی نیازهایی است که به خاطر نیل به آزادی و رهایی

 پدید آمده و از آن جمله است.نیاز آزاد  شدن از قید و بندهایی که آسایش و رفاه

 نامیده می شوند- و همچنین سرکوبی نیازهایی که حمایت نیروی

 ویران سازنده نظام های سرمایه داری و جامعه های به اصطلاح مرفه را برعهده

 گرفته اند..


انسان تك ساحتی 

هربرت مارکوزه


                         



6 - کوتاهترین داستان - ارنست همینگوی

گفته میشود ارنست همینگوی این داستان ۶ کلمه ای را برای شرکت در

 یک مسابقه ی داستان کوتاه نوشته  است و برنده ی مسابقه نیز شده است.

همچنین گفته میشود که وی این داستان کوتاه را در یک شرط بندی بایکی

 از دوستانش که ادعا کرده بود که با ۶ کلمه نمیتوان داستان نوشت، نوشته

 است.

کوتاه ترین داستان دنیا اثر ارنست همینگوی :؛


For Sale : Baby Shoes, Never Worn

برای فروش: کفش بچه، هرگز پوشیده نشده.



5 - خدایا کودکان گلفروش را می بینی؟!



خدایا کودکان گلفروش را می بینی؟!

مردان خانه به دوش.....

دخترکان تن فروش...

مادران سیاه پوش؟!

کاسبان دین فروش....

محراب های فرش پوش.

پدران کلیه فروش؟

زبان های عشق فروش....

انسان های آدم فروش.....همه را می بینی؟!

می خواهم یک تکه آسمان گلنگی بخرم ، دیگر زمینت بوی زندگی نمی دهد....

باور کن!



4 - دالايى‌لاما



لئوناردو باف يک پژوهشگر دينى معروف در برزيل است. متن زير، نوشته اوست:

در ميزگردى که درباره «دين و آزادى» برپا شده بود و دالايى‌لاما هم در آن حضور داشت، من با کنجکاوى، و البته

 کمى بدجنسى، از او پرسيدم: عالى جناب، بهترين دين کدام است؟

خودم فکر کردم که او لابد خواهد گفت: «بودايى» يا «اديان شرقى که خيلى قديمى‌تر از مسيحيت هستند.»

دالايى‌لاما کمى درنگ کرد، لبخندى زد و به چشمان من خيره شد ... و آنگاه گفت:

«بهترين دين، آن است که از شما آدم بهترى بسازد.»

من که از چنين پاسخ خردمندانه‌اى شرمنده شده بودم، پرسيدم:

آنچه مرا انسان بهترى مى‌سازد چيست؟

او پاسخ داد:

«هر چيز که شما را دل‌رحم‌تر، فهميده‌تر، مستقل‌تر، بى‌طرف‌تر، بامحبت‌تر، انسان دوست‌تر، با مسئوليت‌تر و

 اخلاقى‌تر سازد.

دينى که اين کار را براى شما بکند، بهترين دين است»

من لحظه‌اى ساکت ماندم و به حرف‌هاى خردمندانة او انديشيدم. به نظر من پيامى که در پشت حرف‌هاى او

 قرار دارد چنين است:

دوست من! اين که تو به چه دينى اعتقاد دارى و يا اين که اصلاً به هيچ دينى اعتقاد ندارى، براى من اهميت

 ندارد. آنچه براى من اهميت دارد، رفتار تو در خانه، در خانواده، در محل کار، در جامعه و در کلّ جهان است.

به ياد داشته باش، عالم هستى بازتاب اعمال و افکار ماست.

قانون عمل و عکس‌العمل فقط منحصر به فيزيک نيست. در روابط انسانى هم صادق است.

اگر خوبى کنى، خوبى مى‌بينى و اگر بدى کنى، بدى.

هميشه چيزهايى را به دست خواهى آورد که براى ديگران نيز همان‌ها را آرزو کنى.


شاد بودن، هدف نيست. يک انتخاب است
 
     

3 - بیژن نجدی / یوزپلنگانی که با من دویده اند


یوزپلنگانی که با من دویده اند 

نیمی از سنگها ، صخره ها ، کوهستان را گذاشته ام 

با دره هایش ، پیاله های شیر 

به خاطر پسرم 

نیم دگر کوهستان ، وقف باران است 

دریائی آبی و آرام را با فانوس روشن دریائی 

می بخشم به همسرم 

شب ها ی دریا را 

بی آرام ، بی آبی 

با دلشوره های فانوس دریائی 

به دوستان دوران سربازی که حالا پیر شده اند 

رودخانه که می گذرد زیر پل 

مال تو

دختر پوست کشیده من بر استخوان بلور

که آب ، پیراهنت شود تمام تابستان 

هر مزرعه و درخت 

کشتزار و علف را 

به کویر بدهید ، ششدانگ 

به دانه های شن ، زیر آفتاب 

از صدای سه تار من 

سبز سبز پاره های موسیقی 

که ریخته ام در شیشه های گلاب و گذاشته ام 

روی رف 

یک سهم به مثنوی مولانا 

دو سهم به " نی " بدهید 

و می بخشم به پرندگان 

رنگها ، کاشی ها ، گنبدها 

به یوزپلنگانی که با من دویده اند 

غار و قندیل های آهک و تنهائی 

و بوی باغچه را 

به فصل هایی که می آیند 

بعد از من


بیژن نجدی

2 - بار دیگر شهری که دوست می‌داشتم - نادر ابراهیمی   


ما در روزگاری هستیم، هلیا، که بسیاری چیزها را می‌توان دید و باور نکرد و بسیاری چیزها را ندیده باور کرد...


بار دیگر شهری که دوست می‌داشتم - نادر ابراهیمی 



1 - بیژن جلالی / چه غم انگیز است


چه غم انگیز است

خفتن با چشم های باز

و پایان اندیشه ها را نگریستن

چه غم انگیز است خفتن

آنگاه که شب رفته است

و از روز خبری نیست


بیژن جلالی